اس ام اس

دو مورچه با هم ازدواج می کنند وبچه شان سوسک می شود.چرا؟
جواب:چون بچه دار نمی شدند واز پرورشگاه بچه آوردند
یه مغازه آتیش میگیره و مغازه دار میسوزه میبرنش بیمارستان تو بیمارستان به پسرش میگه یه چیزی بنویس بالای مغازه بزن پسره مینویسه به علت پدر سوختگی مغازه تعطیله....
یه ابشاره رژیم می گیره میشه تف (نکته ی اخلاقی الکی رژیم نگیرید)
یه روز یه نفر داشته راه میرفته خسته میشه می دوئه
به غضنفر میگن: کجا داری میری؟ میگه: دارم برمیگردم!
یه روز یه مرده با بچه هاش گرگ بازی می کرده جو می گیردش یکی از بچه ها ش را می خوره.
یه عربه سرش رو کرده بود توی جوی آب ازش پرسیدن:چیکار میکنی؟!
عربه گفت:میخوام در جریان باشم.
به یک یارو میگن شنیدم که زانتیا داری
میگه دارم که دارم از ایدز که بهتره
یه روز به یارو میگن امسال تعطیلات کجا میری؟
میگه اگه امام رضا بطلبه میرم شمال
یارو میره نماز جمعه ، جو میگیرش ، موج مکزیکی میاد!

مادر عروس از خواستگار پرسید : تا به حال ازدواج کردی؟
خواستگار : نه
مادر عروس : از کجا باور کنم؟
خواستگار : به جان بچه هایم راست میگویم!
اولی: چرا تو همش روزهای آفتابی چتر همراه خودت می آوری ؟
دومی : آخه روزهای بارانی بابام چتر را با خودش می بره!
یه روز یه ترکه رو میگیرند میبرند کلانتری .
ترکه میگه منو واسه چی گرفتید ؟
جناب سروان میگه :
واسه عرق خوری .
ترکه میگه :
پس چرا نمیارید بخوریم !
به کرده میگن برا چی زنتو با چاقو کشتی میگه اخه وضع مالیم خوب نبود تفنگ بخرم!

یه روزی یه نفر از غضنفر میپرسه :آقا این خیابون کجا میره؟
غضنفرمیگه : والا من چهل ساله تو این خیاون زندگی میکنم تا حالا ندیدم جایی بره!
یارو نوشابه گازدار می‌خوره گازشو می‌گیره میره شمال!

به یه نفر میگن :میدونی به نفت میگن طلای سیاه؟

طرف فرداش یه 20 لیتری میندازه گردنش!
غضنفر چهار تا قالب صابون می‌خوره که به مرز خود کفایی ( خود کف آیی ) برسه!
غضنفر زن سبزه میگیره گره اش میزنه!
غضنفر خانوم بلند میکنه، میبره مهدیه، شروع میکنه به کار خیر!! سر سیم ثانیه مامورا میریزن، خرشو میگیرن، میگن: مرتیکه بی ‌همه چیز! این چه گهیه که داری اینجا میخوری؟! غضنفر شاکی میشه، میگه: ایلده مگه خودتون صبح تا شب تو تلوزیون نمیگید: مکان، مهدیه تهران؟!